Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-05-06@05:43:32 GMT

جهاد با نفس ويژگي اشرف مخلوقات

تاریخ انتشار: ۱۷ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۶۹۰۶۰


خبرگزاری آریا-یکی از ویژگی‌های منحصر به فرد انسان قابلیت رشد و تنزل روحی است که به انتخاب خود او انجام می‌شود.
به گزارش خبرگزاری آریا،روح انسان بصورت ذاتی میل به رشد دارد به همین دلیل دائما در کشمکشی درونی برای تغییر است که از طریق جهاد با نفس محقق می‌شود.
انسان تنها موجودی است که دو راه پیش­رو دارد:
یکی به سوی خوبی­ها و دیگری به سوی بدی­ها، و روح انسان به هر دو سو گرایش دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

گرایش روح و نفس آدمی به خوبی­ها، به نفس لوّامه نسبت داده می­شود و گرایش آن به بدی­ها، به نفس امّاره. تقویت نفس لوّامه مهم است، اما مبارزه با نفس اماره مهم­تر است و این مبارزه در فرهنگ اسلام "جهاد با نفس" نامیده شده است.
شیخ حرّ عاملی، 910 حدیث در پیرامون "جهاد با نفس" برگزیده و آن­ها را در 101 باب وسایل الشیعة سامان داده است که ما اکنون به بررسی برخی از آن­ها می­پردازیم:
باب یکم در وجوب جهاد با نفس
در این باب ده حدیث آورده شده است و مفاد آن­ها این است که مبارزه با نفس و اقدام به درمان بیماری­های نفسانی برانسان طالب کمال و سعادت، لازم و واجب است.
واژه ­ی وجوب هرچند در هیچ­یک از احادیث این باب ذکر نشده، اما در برخی دیگر از احادیث مربوط به همین موضوع که در این باب ذکر نشده آمده است مانند این سخن امام کاظم (ع) به هشام­ بن الحکم: با نفس خود به مبارزه برخیز تا آن را از خواسته­ های [نادرستش]دور کنى.
این مبارزه همانند جهاد با دشمن بر تو فرض و واجب است. افزون بر این، همین­که جهاد با نفس در برخی از روایات جهاد اکبر نامیده شده و در برخی دیگر أفضل الجهاد دانسته شده است و ما می­دانیم که جهاد با دشمن از واجبات است.
جهاد با نفس هم همانند جهاد با دشمن واجب، بلکه از آن واجب­تر است.
دو حدیثی که به آن­ها اشاره کردیم چنین­ اند: پیامبر (ص) گروهی را به جنگ با دشمنان فرستاد و، چون برگشتند فرمود: مرحبا به گروهی که جهاد اصغر را انجام دادند و تکلیف جهاد اکبر هم­چنان بر دوش آن­هاست... آنان گفتند: یا رسول­ الله جهاد اکبر چیست؟ فرمود: جهاد با نفس. شیخ حرّ عاملی 1 این حدیث را سرآغاز ابواب جهاد النّفس قرار داده.
2. قال أمیر المؤمنین (ع):
برترین جهاد، جهاد با نفس است برای بازداشتن آن از خواسته­ هایش و باز گرفتن آن از لذت­های دنیوى.
این­جا دو سؤال اساسی مطرح می­شود: یکم این­که جهاد با نفس به چه معناست و دوم این­که چگونه باید با نفس مبارزه کرد:
معنای جهاد با نفس
واژه­ ی نفس در قرآن مجید ـ و به تبع آن در روایات و دعا‌ها ـ در حدود 10 معنا به کار رفته است که عبارتند از:
1. فردی از افراد انسان
2. خود
3. روح به لحاظ تمایلات و گرایش­ها
4. جان
5. دل
6. قلب به معنای مرکز درک و شعور
7. صدر به معنای ظرف برای قلب
8. نفس امّاره
9. نفس لوّامه
10. نفس مطمئنّة
مراد از نفس در بحث جهاد با نفس یکی از معانی دوم، سوم، پنجم و به ویژه هشتم از میان معنا‌های بالاست.
مبارزه با نفس به معنای خود در آن فرض است که انسان بخواهد در برابر خدا عرض اندام کند و خواسته­ ای بیگانه با خواست خدا داشته باشد.
مبارزه با نفس به معنای روح در صورتی است که روح آدمی پذیرای خواسته­ های خدا نباشد.
مبارزه با نفس به معنای دل هنگامی است که دل انسان خواسته ­هایی ناسازگار با خواسته­ های خداوند داشته باشد؛ و بالاخره مبارزه ­ی با نفس به معنای نفس اماره آن است که با بُعد شر طلبی و بدخواهی نفس مبارزه شود و گسترده ­ترین میدان جهاد با نفس این میدان است.
جهاد با نفس تفاوت ویژگی اشرف مخلوقاتاین معنا می­تواند سه معنای دیگر مذکور برای نفس در عرصه مبارزه را پوشش دهد و خود و روح و دل ـ در این مقام ـ نمود‌هایی از نفس اماره دانسته شوند؛ چنان­که میان همه­ ی معنا‌های ده­گانه­ ی مذکور برای نفس نیز معنای جامعی وجود دارد که مشترک میان همه است و آن هویت و شخصیّت آدمی است.
آنچه که تمام شخصیّت هر آدمی­زاده ­ای را تشکیل می­دهد و به آن نفس گفته می­شود، شاخه­ ها، ابعاد یا جلوه ­هایی دارد که به لحاظ هر یک از آن­ها نیز بر او نفس با لحاظ یکی از معانی ده­گانه­ ی مذکور، اطلاق می­گردد.
کوتاه سخن، جهاد با نفس عبارت است از مبارزه با تمایلات و گرایش­هایی که هر انسانی کم و بیش به چیز‌هایی که پسند عقل و شرع نیست دارد، و تلاش برای جا دادن آن تمایلات و گرایش­ها در چارچوب عقل و شرع.
مثلاً خوردن و آشامیدن که خواسته­ ی نفس است باید به اندازه باشد و از راه حلال.
همچنین است ارضای غریزه­ ی جنسى، مال ­اندوزى، جاه ­طلبى، نوع­دوستى، وطن­ خواهى، حبّ ذات و ...
عقل هم ـ ناگفته نماند ـ که جلوه­ ای از جلوه­ها و بُعدی از ابعاد نفس (به معنای تمام شخصیت انسان) است و کار آن راهنمایى، روشنگرى، مآل­ اندیشی و حسابگری است.
مایه و سرمایه عقل برای انجام مسؤولیتی که بر عهده دارد، اندوخته­ های علمى، تجربی و اعتقادی صاحب خود می­ باشد، علاوه بر این­که قدر و اندازه­ ی خود آن (خود عقل) نیز ـ که در افراد مختلف، متفاوت است ـ در کارآیی و ایفای نفش او مؤثر است.
از آنچه گفتیم روشن می­شود که برآیند جهاد با نفس، سرکوب کامل نفس و بی ­پاسخ گذاشتن مطلق خواسته ­های آن نیست، و چنانچه کسانی ـ چونان مرتاضان هند و برخی از صوفیان ـ مبارزه با نفس را تا این­جا پیش ببرند. کار آنان ستودنی و پذیرفتنی نمی­باشد.
ساز و کار مبارزه با نفس
خواسته ­های نفسانی که باید در چارچوب عقل و شرع با آن­ها مبارزه کرد و به آن­ها هوا‌های نفسانی گفته می­شود، گوناگون و گاهی با یکدیگر در تضاد و تناقض می­باشند.
نظر امام خمینی درباره جهاد با نفس
امام خمینی (ره) که از جوانی جهاد اکبر را آغاز کرد و پس از پیروزی در آن به جهاد اصغر پرداخت و در این میدان نیز به پیروزی رسید، می­فرماید: باید دانست که هوا‌های نفسانی بسیار مختلف و گوناگون است به حسب مراتب و متعلّقات و گاهی به قدری دقیق است که انسان خود نیز از آن غافل شود [و نفهمد]که آن کید شیطانی و هوای نفسانی است
از سخن این قهرمان میدان جهاد می­توان به ضرورت مبارزه با اختاپوس نفس و هوا‌های نفسانی از سویی و پیچیدگی آن از سوی دیگر، پی برد و دانست که خواهان کمال و فضیلت و قرب به خدا چاره­ای از ورود به این رزمگاه ندارد و باید خود را برای کارزاری سخت و دشوار آماده سازد.
روش علمای اخلاق برای مبارزه با نفس
علمای اخلاق، راه و رسم مبارزه با نفس و هوا‌های نفسانی را به این دانسته ­اند که انسان بیندیشد که کیست، از کجا آمده است، برای چه آمده است، به کجا باید برود، آن­جا به چه چیز نیاز دارد و راهی که در پیش گرفته است ـ چنانچه ادمه یابد ـ به کجا خواهد رسید؛ و سپس:
اولاً در آغاز هر روز با خود شرط کند که کار ناروا انجام ندهد و بکوشد تا پا را از دایره­ ی عقل و شرع بیرون نگذارد.
ثانیاً در طول روز مراقب خود باشد و همانند نگهبانی که بر امر مهمی گماشته شده است از خود مواظبت نماید.
ثالثاً شبانگاه و در پایان فعالیت­های روزانه، به کار خود رسیدگی ­کند؛ چنانچه خوب عمل کرده است خدا را بر این توفیق شکر کند و عزم خود را به برداشتن گام­های بعدی جزم کند و چنانچه از عملکرد خود راضی نیست، خود را ملامت و سرزنش کند و تصمیم بگیرد کم­کاری خود را جبران نماید.
مرحله­ ی اول را ـ علمای اخلاق ـ مشارطه، مرحله دوم را مراقبه و مرحله سوم را محاسبه نامیده­ اند.
امام خمینی (ره) که، چون در جوانی در وادی جهاد با نفس قدم نهاده پیش از چهل سالگی در کتاب چهل حدیث خود بسان یک پیر راه درباره­ی آن قلم می­زند و در شرح نخستین حدیثی که برای این کتاب برگزیده ـ و از قضا نخستین حدیث ابواب جهاد النفس وسایل نیز می­باشد ـ می­فرماید: بدان که اول شرط مجاهده با نفس و حرکت به جانب حق­ تعالی تفکر است ... و تفکر در این مقام عبارت است از آن که انسان لااقل در هر شب و روزی مقداری ... فکر کند در این­که آیا مولای او که او را در این دنیا آورده و تمام اسباب آسایش و راحت را از برای او فراهم کرده و بدن سالم و قوای صحیحه که هر یک دارای منافعی است که عقل هر کس را حیران می­کند به او عنایت کرده و این همه بسط بساط نعمت و رحمت کرده و از طرفی هم این همه انبیا را فرستاده و کتاب نازل کرده و راهنمایی­ها نموده و دعوت کرده است.
آیا وظیفه ­ی ما با این مولای مالک الملوک چیست؟
آیا تمام این بساط فقط برای همین حیات حیوانی و اداره کردن شهوت است که با تمام حیوانات شریک هستیم، یا مقصود دیگری در کار است؟
 اگر انسان عاقل لحظه ­ای فکر کند، می­فهمد که مقصود از این بساط چیز دیگر است و منظور از این خلقت عالم بالاتر و بزرگ­تری است و این حیات حیوانی مقصود بالذّات نیست و انسان عاقل باید به فکر خودش باشد و به حال بیچارگی خود رحم کند و با خود خطاب کند:‌
ای نفس شقی که سال­های دراز در پی شهوات عمر خود را صرف کردی وچیزی جز حسرت نصیب نشد، خوب است قدری به حال خود رحم کنى، از مالک الملوک حیا کنی و قدری در راه مقصود اصلی قدم زنی که آن موجب حیات همیشگی و سعادت دایمی است و سعادت دایمی را مفروش به شهوات چند روزه­ ی فانی .
آن انسانی که در صورت انسان و از جنود شیطان است و از طرف او مبعوث است و تو را دعوت به شهوات می­کند و می­گوید زندگانی مادی را باید تأمین کرد، قدری [در]حال خود او تأمل کن و قدری او را استنطاق کن ببین آیا خودش از وضعیت راضی است یا آن­که خودش مبتلاست و می­خواهد بیچاره­ ی دیگری را هم مبتلا کند؛ و در هر حال از خدای خود با عجز و زاری تمنا کن که تو را آشنا کند به وظایف خودت.
مشارطه و مراقبه لازمه جهاد با نفس
او سپس می­فرماید: از اموری که لازم است برای مجاهد [با نفس]مشارطه و مراقبه و محاسبه است. مشارطه آن است که در اول روز مثلاً با خود شرط کند که امروز برخلاف فرموده­ی خداوند تبارک و تعالی رفتار نکند و این مطلب را تصمیم بگیرد.
پس از این مشارطه، باید وارد مراقبه شوی و آن­چنان است که در تمام مدت شرط متوجه عمل به آن باشی و خود را ملزم بدانی به عمل کردن به آن ... و این مراقبه با هیچ یک از کار‌های تو از قبیل کسب و سفر و تحصیل و غیر‌ها منافات ندارد و به همین حال باشی تا شب که موقع محاسبه است و آن عبارت است از این­که حساب نفس را بکشی در این شرطی که با خدای خود کردی که آیا به جا آوردى؟
اگر درست وفا کردی شکر خدا کن در این توفیق... و کار فردا آسان­تر خواهد شد ... و اگر خدای نخواسته در وقت محاسبه دیدی سستی و فتوری شده در شرطی که کردی از خدای تعالی معذرت بخواه و بنا بگذار که فردا... به عمل [به]شرط قیام کنى.
 

منبع: خبرگزاری آریا

کلیدواژه: جهاد نفس نفس به معنای هوا های نفسانی مبارزه با نفس جهاد با نفس جهاد اکبر عقل و شرع

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۶۹۰۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زبانزد شدن تجمل‌گرایی اشرف خواهر شاه + عکس و سند

تجمل‌گرایی و اسراف در خاندان پهلوی از ویژگی‌های شناخته شده این خانواده بود که در میان آنها هم، شمس پهلوی خواهر ارشد محمدرضا به شواهد اسناد تاریخی یکی از مُسرفترین و تجمل‌گراترین چهره‌های رژیم پهلوی بوده است. سندی در این زمینه که به تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۴ است، تعدادی از خودرو‌های موجود در یکی از کاخ‌های شمس پهلوی را معرفی کرده است. لازم به توضیح است که در سال ۱۳۴۴ خودرو یکی از کالا‌های سرمایه‌ای بوده و قیمت آن بسیار زیاد بوده است.

شمس پهلوی اولین فرزند رضاشاه از همسر دومش تاج‌الملوک در ششم آبان ماه سال ۱۲۹۶ در تهران به دنیا آمد. از دوران کودکی و نوجوانی او اطلاعات چندانی در دست نیست فقط در خاطرات اشرف پهلوی و بعضی از کتاب‌های منتشر شده در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی چنین استنباط می‌شود که وی برخلاف خواهرش اشرف، علاقه چندانی به دخالت در امور سیاسی از خود نشان نمی‌داد و بیشتر به علائق شخصی و فردی خود می‌پرداخت. شمس پهلوی با ایفای نقش سنتی زنان که پرداختن به امور خانه‌داری و زندگی زناشویی بود احساس راحتی می‌کرد و تنها برای کسب وجهه اجتماعی ریاست جمعیت شیروخورشید سرخ را پذیرفت و تا ماه‌های آخر سلطنت پهلوی در اختیار او بود. همچنین از ریاست وی بر کانون بانوان ایران که در اردیبهشت سال ۱۳۱۴ توسط رضاشاه برای پیشبرد و اجرای اهداف خود درخصوص کشف حجاب ایجاد شده بود، می‌توان نام برد. رضاشاه پهلوی در سال ۱۳۱۵ تصمیم به ازدواج دختران خود شمس و اشرف پهلوی گرفت و اعلام کرد جوانان وابسته به خانواده‌های اشراف، مقامات مملکتی و صاحب منصبان کشور، خود را برای این کار کاندیدا کنند. در میان داوطلبان متعدد، علی‌محمد قوام (فرزند ابراهیم قوام‌الملک شیرازی) و فریدون جم (فرزند محمود جم، نخست‌وزیر) به ترتیب برای شمس و اشرف درنظر گرفته شدند. این ازدواج اجباری فقط بنابه خواسته و تمایل رضاخان و بدون اطلاع و نظر دخترانش انجام گرفت و فقط شمس به دلیل ارشدیتش خواهان ازدواج با فریدون جم شد که مورد موافقت شاه قرار گرفت و همسران دو خواهر با یکدیگر تعویض شدند. شمس پهلوی در کاخی در مهر شهر کرج به نام کاخ مروارید زندگی می‌کرد. این کاخ توسط موسسه رایت آمریکا ساخته شده است.

هزینه زندگی شمس برطبق اسنادی که پس از انقلاب اسلامی منتشر شد شامل:

ــ سال ۱۳۴۹ پانزده میلیون تومان، ۱۳۵۰ بالغ بر ۲۰ میلیون تومان و در سال ۱۳۵۱ معادل ۲۵ میلیون تومان بوده است و البته این جدای حساب‌های کلان بانک‌های خارج از کشور و هزینه کاخ‌ها و ویلا‌های او بوده است. وی در اواخر عصر پهلوی یکی از سرمایه‌داران بزرگ ایران به حساب می‌آمد.

در اسناد سفارت امریکا که در سال ۱۳۵۸ ش به دست آمد، از او به عنوان یکی از اعضای خاندان سلطنتی که منافع فراوانی در تجارت دارد، یاد شده بود. او حبیب ثابت پاسال، تاجر و سرمایه‌دار بهایی را به عنوان کارگزار خود در امر تجارت برگزیده بود. شمس از نظر سیاسی، اهمیتی در خاندان پهلوی نداشت.

شمس پهلوی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی با مقادیر هنگفتی طلا و جواهر از ایران گریخت و به کالیفرنیا رفت. زمانی که محمدرضاشاه دوران آوارگی خود را در مکزیک می‌گذراند، سه تن از فرزندانش (فرحناز، علیرضا و لیلا) را نزد شمس به کالیفرنیا فرستاد و قرار بود خود نیز به ویلای شمس واقع در آکاپولکو نقل مکان کند. در آن زمان گفته می‌شد که شمس این ویلا را به مبلغ چهار میلیون دلار خریداری کرده است. او به غیر از این ویلا، قصر‌های دیگری در بورلی‌هیلز، لوس‌آنجلس و لاس‌وگاس امریکا برای خود خریداری کرده بود.

منبع: همشهری آنلاین

tags # تاریخ معاصر ایران سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غول‌پیکر چینی از پورشه هم گران‌تر است! قارچ‌های زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست می‌دهند، چه حسی است؟

دیگر خبرها

  • مبارزه با آفت سن غلات در مزارع
  • دانشگاه تهران در نجف دانشجو می‌پذیرد
  • دانشگاه تهران از سال آینده در شعبه نجف اشرف دانشجو می‌پذیرد
  • آیت‌الله رمضانی: اسلام گنج وجودی انسان را معرفی می‌کند / ویژگی‌های مسلمان واقعی براساس روایات اهل‌بیت(ع)
  • ۳ عامل مهم در شکل‌گیری شخصیت محمد‌رضا سنگری
  • ویژگی حجاج در سفر معنوی حج/ برائت مشرکان اصل قرآنی است
  • امام جعفر صادق (ع) مجاهد جهاد تبیین بود
  • مکتب امام صادق مکتب انسان ساز و مسئولیت پذیری است
  • نصب تله‌های فرمونی برای پایش آفات در شهرستان بن
  • زبانزد شدن تجمل‌گرایی اشرف خواهر شاه + عکس و سند